زندگی معمولی من(:





من برگشتم(:

چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۵۲ ق.ظ

گاهیم دلم میخواد از فرط استیصال فقط و فقط بشینم یه جایی و گریه کنم

برای

دختری که چشماش ضعیفه و نمیتونه عینک بخره

بچه ای که سو تغذیه شدید داره و نمیتونه و ندارن که خوب غذا بخوره و باباش زندانه و تو این اوضاع مامانشم حامله شده و ...

پیرمردی که سه روزه اسهال و استفراغ داره و چوپانه و سرکارگرش حاضر نشده بره و بیارش درمانگاه

دخترایی که آرزوهای بزرگ دارن ولی حتی هزینه دفتر و کتاب هم ندارن که برن مدرسه

پسری که آرزوی فوتبالیست شدن داره ،مادرش تو نوزادیش فوت کرده و با مامان بزرگش زندگی میکنه و به خاطر وضع مالی خونواده حتی خودشم میدونه باید بی خیال همیه رویاهاش باشه حتی رویاهای کوچیکش چه برسه به رویاهای بزرگ

و منی که هیچ کاری از دستم بر نمیاد،هیچی

----------

یه خانومی دو روز پیش بچه اش رو با علایم سرماخوردگی آورد پیشم،معاینه کامل کردم و دارو دادم و توصیه های لازم رو کردم و گفتم اگه این علایم رو پیدا کرد باز بیارش،خیلی اصرار کرد که به قول خودشون چرک خشک کن بده که منم طبق معمول ندادم

۲ روز بعدش دوباره اومد و بچه گلو درد پیدا کرده بود و علایمش عوض شده بود،معاینه کردم و دیدم عفونت گلو داره که درمانش پنی سیلینه،بهش دادم و مامانش شروع کرد به بحث که اگه همون روز داده بودی اینجوری نمیشد و من که گفتم و ...،براش توضیح دادم روند بیماری و علایم و درمان رو ولی کلا نمیشنید و حرف خودشو میزد،خلاصه رفت

فرداش که بشه امروز دوباره اومد که بچه خوب نشده،چون قبلا واکنشش درباره توضیح دادن رو دیده بودم دیگه توضیح الکی ندادم،گفتم دانش من در همین حد بوده و ببرش پیش متخصص،خلاصه که حسابی مورد لطف و عنایت شخص ایشون قرار گرفتم

واقعا تو دوراهی گیر کردم،نمیدونم باید اصولی درمان کنم یا همینجوری هر دارویی بدم و بگذرم

mr(: چند روز پیش میگفت ولش کن،بیا دیگه به همه آنتی بیوتیک بدیم و راحت بشیم ولی باز هی میگیم نه،گناه داره

با خودم فکر میکنم،من دارم برای این درمان پول میگیرم و نمیخوام پولم مشکل داشته باشه ولی واکنش مردمم دیگه داره خسته ام میکنه

من خودمو میکشم که بدون دلیل داروی تزریقی ندم و کورتون ندم و ...،چند روز پیش ماما جدید مرکزمون میگفت دکتر یکی دیگه از مراکز به هممممه دگزا میده و هرکیم بگه بهم پنی سیلین بده،براش مینویسه و مردمم خیلی ازش راضین

واقعا گیر کردم بین کاری که حداقل تصور میکنم درسته ولی انگار تلاش و زحمت بیهوده است،و کاری که تصور میکنم اشتباهه ولی گویا خیلی مورد قبول و پذیرشه

----------

قضیه پول رهن خونه بود که صاحبخونه سابق نمیداد و اذیت میکرد و این حرفا،خدااااااروشکر بلاااااااااخره حل شد(:

حالا میام تعریف میکنم براتون،امیدوارم ادب شده باشه که دیگه نخواد کسی رو اینجوری اذیت کنه(:

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۲۶
بانو (:

نظرات  (۱)

کلا یه سریا معتقدن دکتری خوبه که دارو زیاد بده.

چقدر کارتون سخته،هرکی یه سازی میزنه.

خداصبر بده.

 

میگم این پست های رمزدارت شخصیه؟

پاسخ:
بعضی مریضا واااااقعا اذیت میکنن

بعضیاش آره،ولی بعضیاش این اتفاقات پلاس دار مرکزه(:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی